دورهمی قسمت ۱۷


من و دوستان تنیس

همه چی میزارم

دورهمی قسمت17
شروع
خانم ویلیام-ریواس با ادب باش راستی هرکی ببازه حذف میشه ومیره خونش.
همه-جان؟
-خب خب انگار همگی گول خوردیم.
سانادا-تو که بیشتر.
-برای من فرقی نداره.
خانم ویلیام-ولی من یکی بد جور باهات کار دارم.
-ایش.خانم ویلیام-اون6نفر کجان؟
یوکمورا-اومدن.اون شیش نفر رفتن تو زمین بازی کنن بعد نیم سا عت بازی ها تموم شد جان ریچارد،یوشی اشیتاری با ریو شیشیدو بردن.
خنم ویلیام-خب اون سه نفری که باخت وسایلشون رو جمع کنن وبرن وبقیه هم گوش بکنن هر چهار روز درمیان ما یه مسابقاتی رو میزاریم وجهت اطلاع  فقط مسابقه تنیس نیست ورزش های دیگه ای هم هست خب برید اماده بشید که امروز تمرین دارید.
همه-بله خانم ویلیام.
خانم ویلیام رفت که همه سمت اوتاری ،رنجی وکنیا اشیتاری رفتیم.
-واقعا منو ببخشید بچه ها یادم رفته بود این موضوع حذف رو بهتون بگم.
اوتاری-اگه میگفتی هم چیزی عوض نمی شد ریواس جان.
-این خانم ویلیام جدیدن خیلی نامرد شده اه اه.
سایو-حالا چرا عین بچه ها گریه میکنی؟
-خب اخه ناراحتم.
کنیا-ما دارم میرم تو چرا ابغوره میگیری؟
-اخه به زودی بقیه هم حذف میشن شاید خودمم حذف بشم.
جان-تویکی عمرا حذف بشی.
-تو یکی خفه کوفته قلقلی.
جان-خوبی به تو نیومده.
-میخوام نیاد.
ایجی-حالا تو هم بس کن انگار خانوادت مردن.
اتوبه وهرداد-هی هی.
ایجی-مثال بود.
هرداد-میخوام همین هم نزنی.
رنجی-خب ما دیگه رفتیم ارزوی موفقیت میکنم وخدافظ.
همه-خدافظ و هم چنین.
اون سه تا رفتن یعنی نفرای بعدی کین.
شیرایشی-اخر سر چند نفر باقی میونن؟
-فکر کنم 19 نفر یا شایدم کم تر.
ساو-اوف یعنی منم حذف میشم؟
اینویی-اون دیگه به خودت مربوط میشه.
انی-خب به جای این که فکر کنیم کی میره سعی کنم بمونیم وخوب تمرین کنیم.
رزلا-خب ما که تنیس بلد نیستیم چی؟
یوکیمورا-گفت ورزش های دیگه هم هست نگران نباش.
هرداد-خب بریم تا عجوزه نیومده.
-چی؟عجوزه اون دیگه کیه؟
هرداد-خانم ویلیام رو میگم.
صدای خانم ویلیام-بیاین دیگه.
هرداد-بفرما .
-باشه بابا ترش نکن.
فوجی-خب بهتر نیمه پر لیوان رو ببینیم که هنوز با هم هستیم.
یوشی-اینم حرفیه.
-بهتر بریم تا عجوزهنیومده.
همه به سمت زمین تمرین رفتیم تا ببینیم خانم ویلیام(عجوزه خودمون) چه بلایی سرمون میاره حالا خوبه دیگه مجبور نیستم با سانادا هم اتاق بشم.امروز همه به سختی هر چه تمام تموم شد وهمه خسته تو سالون غذا خوری افتادیم حتی کاپیتان ها هم کم اوردن.
ترسا-این دیگه  کی بود؟
-عجوزه دیونه.
ایکا-خیلی بهش میاد.
نیو-بهتر بریم استراحت کنیم.
سابی-موافقم.
انی-راستی ریواس تو خوابگاه دخترا یه جا هست بیا پیشمون.
-باشه.
برایان-سانادا تو هم میای پیش ما؟
سانادا-اره از تنهایی بهتره.
-خب خب من میرم میام.
انی-چه جونی داری تو.
-به جون خرزو منم خستم ولی مجبورم.
سابی-باشه باشه برو بیا.
-من رفتم.
سانادا زیر لب گفت-بری و برنگردی.
به حرف سانادا توجه نکردم وبه سمت اتاقم رفتم تمام وسایلم رو برداشتم ورفت خوابگاه دخترا وسایلم رو چیندم وکمی بدنم رو کشیدم وپسش بیقه بچه ها رفتم.
-اومدم.وا؟شما ها که هنوز از جاتون بلند نشدید؟
هما-فقط ساکت شو ریواس فقط ساکت شو.
-باشه.
منم رو زمین نشستم تا ببینم اینا کی بلند میشن ولی انگار نمیخوان بلند بشن.جان بلند شد و اومد کنارم نشست منم چقدر از این پسره خوشم میاد اه اه.
جان-میبینم که سرحالی؟
-به کوری چشم تو سرحالم.
جان-فکر نمی کردم بعد مرگ بهترین دوستت سرحال باشی فکر میکردم افسردگی گرفتی و داری قصه میخوری.
-هه فکر کردی میتونی در بری؟قسم خوردم تا تورو نابود نکنم دست از تلاش برندارم.
جان-فعلا مواظب همین دوستات باش قبلیا رو بیخیال.
-داری منو تهدید می کنی؟
جان-شاید.
خانم ویلیام-برید تو اتاقاتون .
همه-باشه بابا.
همه بلند شدن وبه سمت خوابگاه رفتند سانادا هم رفت اتاقش تا وسایلش رو برداره و به خوابگاه پسرا بره تا به خوابگاه رسیدم لباس برداشتم و رفتم حموم یه دوش حسابی گرفتم لباس خوابم رو پوشیدم وحالا خواب به هیچ کسی توجه نکردم وگرفتم خوابیدم .
(چهار روز بعد-مسابقه دوم-ترسا)
چهار روز به سرعت گذشت ودوباره روزی شد که قراره چند نفر حذف بشن امیدوارم من نباشم واین شیرایشی حذف بشه اصلا این ریواس کجاست؟از دیشب تا الان ندیدمش.
خانم ویلیام-خب سلام امروز دومین مسابقه این جا میشه و این مسابق مسابقه اشپزیه.
همه-جان؟
ایجی-بخشید مگه ما به مسابقات تنیس نمیریم؟پس این کارا دیگه چیه؟تازه بازیکنان غیر تنیسی هم اوردی؟این دیگه چجورشه؟
ارمی-اولین بار تو عمرم حرف ایجی رو تایید میکنم مگه تنیس چشه؟
خانم ویلیام-مسئله تنیس نیست مسئله اینه که تو هر کاری ماهر باشید.
جان-به جون خودم تو کشور ما اینکارو نمی کنن.
ایکا-راستی جان مگه المانی نیستی؟
جان-چرا.مگه چیه؟
-اخه داری ژاپنی حرف میزنی؟
جان-خب یاد گرفتم از خان ویلیام.
اتوبه-خب کیا مسابقه میدن؟
خانم ویلیام-این جا هم 6نفر به صورت دو نفری مسابقه میدن گروه سوم حذف میشه.خب اسماتون رو تو کاغذ نوشتم و انداختم تو این ظرف اسمارو درمیارم وگروه ها مشخص میشه.خب گروه اول=نیو وشیشیدو،گروه دوم رزلا وانیکا وگروه اخر ریواس وهرداد.
هرداد-جان؟من؟شوخی میکنی؟
خانم ویلیام-مگه من با تو شوخی دارم؟
هرداد-حالا شوخی ولش کن این ریواس کجاست؟در رفته؟
اتوبه-نه دقیقا پشت سرته.
-اِ ریواس که این جاست چرا متوجه اون نشدیم؟
ریواس-خوابم میومد حوصله سر وصدا رو نداشتم.
یهو هرداد سمت ریواس رفت و موهاش رو گشید و گفت_پس حوصله نداری اره؟
ریواس_اره مگه چیه؟
هرداد_دلت دعوا میخواد؟
ریواس_اره میخواد.
یهو ریواس و هرداد باهم دعواشون شد یکی ریواس میزد یکی هرداد صحنه باحالی بود.
اتوبه_بعد سال ها دوباره شروع کردن.
_قبلا هم دعوا میکردن؟
اتوبه_طوری که کارشون به بیمارستان میرسید.
اکایا_الان بهتر نیست جداشون کنیم؟
یوکیمورا_بریم.
همه رفتیم سمت هرداد وریواس دخترا ریواس رو گرفتن و پسرا هرداد.
یهو سانادا با داد گفت_بس کنید دیگه.
یهو هرداد و ریواس از هم جدا شدن وبا این کار با شدت افتادن ریپاس رو دخترا و هرداد  افتاد رو پسرا.
اتوبه_اینم از نتایج دعوا این دوتا.
خانم ویلیام_..................
پایان

نظرات شما عزیزان:

ریوکام
ساعت16:24---27 مرداد 1395
بقیش

ریوکام
ساعت16:23---27 مرداد 1395
جییییییییییغ عالی بود

ریوکام
ساعت16:22---27 مرداد 1395
عالی عالی ادامش بقیش بزااااار

ریوکام
ساعت16:21---27 مرداد 1395
عالی عالی ادامش

ارگنتا
ساعت7:08---21 تير 1395
سلام ریواس گلی من برا اولین بار که نمیشه گفت چند بارم اومدم ولی نظر نزاشتم اومدم به وبت سر بزنم<img src="http://loxblog.com/images/smilies/smile%20(0).gif" width="18" height="18">

Tresa
ساعت23:01---19 تير 1395
عاااااااااااااالی بووووود

میوسا ایچیزن
ساعت11:20---18 تير 1395
خخخخخخ خواهش میکنم زود تر عزیزم

میوسا ایچیزن
ساعت16:11---8 تير 1395
خیلی خیلی باحال بود ته خنده بود آخرش خداییش خیلی قشنگ دستت درد نکنه ریواس جان منتظر قسمت بعدی هستم عزیزم
پاسخ:بابا صبر کن بزار بنویسم


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در سه شنبه 8 تير 1395برچسب:,ساعت 13:29 توسط ریواس روکاکی| |


Power By: LoxBlog.Com